( اسم ) ۱- پیاله ایست از نقره و جز آن که در ته وی لوله ای نصب کنند و با آن شراب و گلاب و امثال آن در شیشه ریزند قیف . ۲ - پرده ایست از موسیقی .
تگاو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تگاو. [ ت َ ] ( اِ مرکب ) بر وزن و معنی تگاب است که زمین پست پرآب و علف. || ظرفی که به عربی قیف میگویند. || جنگ و خصومت. || پرده ای از موسیقی.( برهان ). به همه معانی رجوع به تکاو و تگاب شود.
تگاو. [ ت َ ] ( اِخ ) تکاو. رجوع به تکاو و تگاب شود.
تگاو. [ ت َ ] ( اِخ ) تکاو. رجوع به تکاو و تگاب شود.
تگاو. [ ت َ ] (اِ مرکب ) بر وزن و معنی تگاب است که زمین پست پرآب و علف . || ظرفی که به عربی قیف میگویند. || جنگ و خصومت . || پرده ای از موسیقی .(برهان ). به همه ٔ معانی رجوع به تکاو و تگاب شود.
تگاو. [ ت َ ] (اِخ ) تکاو. رجوع به تکاو و تگاب شود.
دانشنامه عمومی
تگاو (به آلمانی: Tegau) یک شهر در آلمان است که در زاله-ارلا واقع شده است. تگاو ۴۱۵ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای آلمان
فهرست شهرهای آلمان
wiki: تگاو
کلمات دیگر: