کلمه جو
صفحه اصلی

لنگ کمر

فرهنگ فارسی

نام فنی از فنون کشتی که پای خود را در پای حریف بند کردن و زور بر کمرش آوردن است .

لغت نامه دهخدا

لنگ کمر. [ ل ِ ک َ م َ ] ( اِ مرکب ) نام فنی از فنون کشتی که پای خود را در پای حریف بند کردن و زور بر کمرش آوردن است تا بر زمین افتد و با لفظ خوردن به معنی رسیدن زور و صدمه بر کمر و با لفظ زدن به معنی رسانیدن مستعمل است. ( آنندراج ) :
همه افتاده اطوار توایم ای سرور
میزند طور تو بر کوه و کمر لنگ کمر.
میرنجات.
شیطان نشداز تو گرچه مدبر
لنگ کمری و سازد آخر.
درویش واله هروی.
افتاد ز صلب پاک اطفال
زآن لنگ کمر بسی در اضلال.
درویش واله هروی.
گر شوکت بی ستون و گر الوند است
لنگ کمری ز کوه تمکین تو خورد.
محسن تأثیر.


کلمات دیگر: