کلمه جو
صفحه اصلی

نباجی

فرهنگ فارسی

منسوب است به نباج .

لغت نامه دهخدا

نباجی. [ ن ُ جی ی ] ( ع ص ) سگ سخت آواز. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). نباح. ( المنجد ). الکلب النباجی. ( اقرب الموارد ). نباج. ( معجم متن اللغة ).

نباجی. [ ن ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به نباج است. ( الانساب سمعانی ). رجوع به نِباج شود.

نباجی . [ ن ِ ] (ص نسبی ) منسوب به نباج است . (الانساب سمعانی ). رجوع به نِباج شود.


نباجی . [ ن ُ جی ی ] (ع ص ) سگ سخت آواز. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از منتهی الارب ). نباح . (المنجد). الکلب النباجی . (اقرب الموارد). نباج . (معجم متن اللغة).



کلمات دیگر: