یکی از قلاع اسماعیلیه که آنرا کیابزرگ امید جانشین حسن صباح در ساحل رودبار الموت ( قزوین ) در دامنه کوههای البرز ساخت .
لنبه سر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
لنبه سر. [ لَم ْ ب َ س َ ] ( اِخ ) لمبه سر. لمبسر. لامسر. لنبسر. نام قلعتی مقرّ اسماعیلیان در رودبار قزوین. حمداﷲ مستوفی در ذکر رودبار گوید: رودبار ولایت است که شاهرود بر میانش گذرد و بدان باز میخوانند و در شمال قزوین بشش فرسنگی افتاده است و در آنجا قریب به پنجاه قلعه حصین مستحکم است و بهترین آن قلاع الموت و میمون دز و لنبسر بوده... ( نزهةالقلوب چ اروپا مقاله سوم ص 61 ). این قلعه را حسن صباح به سال 495 هَ. ق. به دستیاری کیا بزرگ امید رودباری مستخلص ساخته بود و در لشکرکشی هلاکو برای قلع اسماعیلیان و منقاد ساختن رکن الدین خورشاه پس از یک سال مقاومت و به علت بروز وبا تسلیم شد و بقایای ویران آن هنوز برجاست. اینکه صاحبان فرهنگها لنبه سر را کوهی از مازندران دانسته و گفته اند که به منزله سرگردکوه سمنان است یا نزدیک آن ، بر اساسی نیست ، چنانکه صاحب آنندراج آورده است در عبارت ذیل : لنبه سر، نام کوهی است از مازندران که به منزله سرگردکوه است و مذکور شد که گرد [ کوه ] کوهی بود از ولایت دامغان که ملاحده در آنجا اجتماع داشتند و در طرف اعلای آن کوه برآمدگی بوده که به منزله سر آن کوه تصور میشود و چون لنبه به معنی فربه و گرد و مدور آمده آن کله کوه را لنبه سر میخواندند. لهذا پوربهای جامی در هجو کسی که عمارت بزرگ داشته ، گفته است :
ای ملحدی که بر سر چون گردکوه تو
دستار شوخگین تو شد شکل لنبه سر.
سرش زیر گردان تنش را زبر.
ای ملحدی که بر سر چون گردکوه تو
دستار شوخگین تو شد شکل لنبه سر.
( از آنندراج ).
بکن گردکوه و دز لنبه سرسرش زیر گردان تنش را زبر.
( از فرهنگ رشیدی ).
کلمات دیگر: