کلمه جو
صفحه اصلی

لنگ زدن

فرهنگ فارسی

لنگیدن در عمل یا کار یا سخن .

لغت نامه دهخدا

لنگ زدن. [ ل َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) لنگیدن در عمل یا کار یا سخن ( ؟ ) : او نیز عریان و مجذوب بود. غایتش آنکه گاهی معقول میگفت و با مردم حرف میزد، اما گاهی لنگی میزد و لاابالی میگردید. ( مزارات کرمان ص 192 ).


کلمات دیگر: