کلمه جو
صفحه اصلی

دخترانه

فارسی به انگلیسی

fit for girls


daughterly, maidenly


daughterly, maidenly, fit for girls, girlish

مترادف و متضاد

girlie (صفت)
دخترانه، دختر وار

girly (صفت)
دخترانه، دختر وار، غیر بالغ

فرهنگ فارسی

خاص دختران

لغت نامه دهخدا

دخترانه. [ دُ ت َ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) خاص دختران.
- لباس دخترانه ؛ جامه که پوشیدن دختران را باشد.
- مدرسه دخترانه ؛ آموزشگاه که دانش آموزان آن دختر باشند.

پیشنهاد کاربران

ماه زیبا

دخترینه. [ دُ ت َ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، اِ مرکب ) از جنس دختر. نوع دختر. از دختر. منسوب به دختر. ( یادداشت مؤلف ) . مقابل پسرینه. || دختر جوان بسن بلوغ رسیده که قابل شوهر دادن باشد.

زیبا و مهربونم و خفن


کلمات دیگر: