کلمه جو
صفحه اصلی

قاچاق


مترادف قاچاق : غیرقانونی، غیرمجاز، کالای ممنوع

برابر پارسی : نهان فروشی، نهان کاری

فارسی به انگلیسی

contraband, smuggling, trafficking, illicit, bootleg


bootleg, contraband


contraband, illicit, contraband or smuggled goods, smuggling, swindler, bootleg, hot

فارسی به عربی

محظور , نصاب

مترادف و متضاد

غیرقانونی، غیرمجاز، کالای‌ممنوع


swindler (اسم)
متقلب، طرار، سیاه بند، قاچاق، کلاه بردار، خزپوش، گول زن، گوش بر، کلاه گذار

contraband (اسم)
قاچاق، کالای قاچاق، تجارت قاچاق یا ممنوع

free trade (اسم)
قاچاق، تجارت ازاد

illicit (صفت)
قاچاق، نا مشروع، مخالف مقررات

فرهنگ فارسی

تردستی، کاری که پنهانی وباتردستی انجام شود، خریدفروش کالائی درانحصاردولت ویامعامله ممنوعه
( اسم ) ۱ - کاری بر خلاف قانون که پنهانی انجام شود ۲ - متاعی که معامله یا ورود آن بکشور ممنوع است .

فرهنگ معین

[ تر. ] (اِ. ) خرید و فروش اجناس به طور غیرقانونی .

لغت نامه دهخدا

قاچاق. ( ترکی ص ، اِ ) برده. ربوده. ( فرهنگ نظام ). || آنچه ورود آن به کشور و یا معامله آن از طرف دولت ممنوع است.
- متاع قاچاق ؛ متاع ممنوع الورود یا ممنوع المعامله.

فرهنگ عمید

۱. خریدوفروش کالاهایی که معاملۀ آن ها در انحصار دولت یا ممنوع است.
۲. وارد کردن یا صادر کردن کالاهایی که ورود و صدور آن ها ممنوع است.
۳. (صفت ) ویژگی کالایی که معاملۀ آن ممنوع باشد.

دانشنامه عمومی

قاچاق چیزی است که ورود آن به کشور یا معاملهٔ آن از طرف دولت ممنوع است. در علم اقتصاد به صورت مشخص به ورود و خروج کالا که مخفیانه از مرزهای کشور وارد یا خارج شود، قاچاق می گویند. کالای اقتصادی که مورد قاچاق قرار می گیرد را کالای قاچاق می نامند. شخص یا اشخاصی که مبادرت به انجام قاچاق می کنند را قاچاقچی یا سوداگر می گویند.
قاچاق در ایران
تقلب
کارتل
رقابت (علم اقتصاد)
هنگامی که قیمت یک کالا در یک کشور با اجرای طرح های دستوری و با تمهیدات خاص کاهش می یابد، در نتیجه سوءاستفاده کنندگان به دنبال تهیهٔ آن کالای ارزان قیمت برای قاچاق آن به بیرون از مرزها هستند.
صادرات یا واردات کالاهای ممنوعه و انحصاری، مثل انسان، مواد مخدر، زنان و کودکان، سوخت، نفت، گازوئیل، بنزین، اعضای بدن، دارو، ارز، جنگ افزار، خاویار، مشروبات الکلی و ده ها مورد دیگر، را می توان از مصادیق قاچاق نامید.
دانشمندان علم اقتصاد، از پدیده قاچاق تحت عنوان اقتصاد پنهان نیز یاد کرده اند.

دانشنامه آزاد فارسی

(در لغت به معنی چُست و چالاک و تند، و نیز به معنای کاری که پنهانی و با تردستی انجام شود) در حقوق، خرید و فروش یا ورود و صدور و معاملۀ هر کالایی که در انحصار دولت باشد، یا معاملۀ آن قانوناً ممنوع شده و یا به طور غیرقانونی وارد کشور شده باشد. مهم ترین کالاهایی که قاچاق می شوند عبارت اند از مواد مخدر و داروهای روان گردان؛ اسلحه و مهمات جنگی و تفنگ شکاری؛ کالا و ارز؛ کالای تجاری و گمرکی که بدون رعایت مقررات صادرات و واردات و پرداخت حقوق گمرکی انجام می شود؛ و اموال تاریخی و فرهنگی.

پیشنهاد کاربران

گریزه

قاچاق واژه ای کوردی هست به معنا جابه جایی چیزی به گونه ی غیر قانونی یا فراری

واژه" گریزش" پارسی از بن گریختن بجای واژه " قاچاق " ترکی به همان معنای در رفتن پیشنهاد می گردد.
گریزشی = قاچاقی
گریزشگر = قاچاقچی
گریزش کالا= قاچاق کالا

در ترکیه آذربایجانی به معنی فراری

ناچمیبری ( زبر "چ" و "ب" ) چمی=قانونی

قاچاق یا قاچاقی از مصدر قاچماق به معنی دویدن و فرار کردن گرفته شده و در اصلاح ترکی "به معنی عبور دان چیزی از جایی به شکل مخفی و با عجله و سریع به علت اینکه که عده ای قصد دارند موقع عبور آن را ضبط کنند. "

قاچاق ( SMUGGLING ) : [اصطلاح اعتیاد]قاچاق کلمه ای ترکی و به معنای ربوده است و به :آن چه که ورود آن به کشور و یا معامله آن از طرف دولت ممنوع باشدگفته می شود. بر همین اساس، قاچاقچی به کسی گفته می شود که مال التجاره ممنوع الورود یا ممنوع المعامله را بدون کسب اجازه از دولت و یا پرداختن گمرکی وارد کند و بفروشد؛ یا آن که کالا را از بیراهه بگذراند.

trafficking

جرم واردات چیزی غیر قانونی ( مثل کالا یا انسان ) از کشوری به کشور دیگر.


کلمات دیگر: