کلمه جو
صفحه اصلی

ذات الرقاع

فرهنگ فارسی

۱ - قریه ای به نخیل و کوهی است و در آن کوه جای جای سرخی و سیاهی و سپیدست . ۲ - یکی از غزوه های پیغمبر (ص ) در کوه ذات الرقاع در سال چهارم هجرت .بعضی گفته اند که هفت تن از صحابه را درین غزوه یک شتر برای سواری بیش نبود و هر هفت پای برهنه داشتند و بنوبت بر آن سوار میشدند تا در آخر پایهای آنان بکفید و خون روان گردید ناچار رقعه ها از جامه خویش بر گرفته در پاها می بستند از آنرو غزوه را ذات الرقاع نامیدند . اقوال دیگر هم درین باب روایت کرده اند.
استخاره ایست که بر هر یک از شش یا نه پاره کاغذ افعل و لا تفعل نویسند و بر زیر سجاده نهند و سپس نماز گذارند و بعد از نماز و ادعیه و اوراد وارده یکی از آن شش یا نه رقعه را بر گیرند اگر افعل باشد خوب و اگر لا تفعل باشد بد است .

لغت نامه دهخدا

ذات الرقاع. [ تُرْ رِ ] ( اِخ ) نام قریه ای به نخیل. ( المرصع ). و کوهی است و در آن کوه جای جای سرخی و سیاهی و سپیدی است یعنی رقعه ها به الوان مختلف.

ذات الرقاع. [ تُرْ رِ ]( اِخ ) ( غزوه ٔ... ) یکی از غزوات رسول اکرم صلوات اﷲ علیه در جبل ذات الرقاع. و این نام را به غزوه برای وقوع آن در این جبل داده اند و بعضی گویند هفت تن از صحابه را در این غزوه یک شتر برنشست بیش نبود و هر هفت تن پای برهنه داشتند و به نوبت بر آن می نشستند تا در آخر پایهای آنان بکفید و خون روان گردید ناچار رقعه ها یعنی ریته ها از جامه خویش برگرفته در پایها می بستند و غزوه را از آن روی ذات الرقاع نامیدند و جماعتی وجه تلقب این غزوه را گوناگونی اعلام افراشته جیش گفته اند و گروهی گویند بدین مکان درختی بوده است و آن درخت را ذات الرقاع میخوانده اند. و این غزوه به سال چهارم هجرت بود به ماه جمادی الاولی رجوع به امتاع الاسماع جزء 1 صص 188 - 193 و 257 و 282 و طبقات ابن سعد، ص 564 و مجمع الامثال میدانی در یوم ذات الرقاع شود. و صلوة خوف را بار اوّل مسلمانان با رسول اﷲ صلوات اﷲعلیه بدین غزوه گزاردند. و در ترجمه طبری بلعمی آمده است : فصل : در ذکر خبر غزو ذات الرقاع : چون پیغمبرصلی اﷲ علیه و سلم از بنی نضیر بپرداخت و هر دو ربیعبگذشت و از جمادی الاول نیمه ای برفت خبر آمد که عرب بسیار گرد آمده اند از بنی غطفان و بنی محارب و بنی ثعلبه و آهنگ مدینه خواهند کرد. پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم با سپاه بیرون آمد و عثمان را بر مدینه خلیفت کرد و خود برفت و به بادیه اندر شد بر هشت روزه راه ، و جانبی فرودآمد که آن را ذات الرقاع خوانند و گروهی گویندکوهی بود آنجا بحدود نجد از او چند رقعه سیاه و چندرقعه زرد و کبود و سرخ و هرچه در جهان رنگی است بر آن رقعه بینند و گروهی گویند آنجا خرمابنان بود و درختان بسیار و جمعی از عرب آنجا گرد آمدند و بنزدیک پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم فرودآمدند و خدای عزّ و جل اندر دلشان افکند و از بیم حرب و زحمت بازنگشتند و سه روز بودند و از یکدیگر بترسیدند پس سپاه عرب بازگشتند و حرب نکردند و از هیبت پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم بهزیمت شدند و آنحضرت سه روز نماز خوف کرد و این آیه آمد: و اذا کنت فیهم فاَقمت لهم الصلوة. ( قرآن 102/4 ). و سپاه را بدو نیم کرد نیمی بفرمود که بر دشمن صف زنند و یک نیمه از پس او صف زدند و یک رکعت بکردندپس با ایشان برخاست و برکعتی دیگر آن صف که پیش دشمن بودند بیامدند و از پس پیغمبر علیه الصلوة والسلام ایستادند و تکبیر کردند و با او نماز کردند و باز بصف دشمن شدند و آن صف که با پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم رکعت ثانی کرده بودند آنجا بجای نماز آمدند بی آنکه سخن گفتند و رکعتی نماز کردند و سلام دادند تا هر صفی یک رکعت نماز با پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم کرده بودندو یک رکعت تنها و علماء بجماعت اندر خلاف کرده اند گروهی ایدون گویند که نماز جماعت فریضه است هر که بمزکت تواند شدن و نماز بجماعت تواند کردن و بدین آیة حجت کرده اند و گروهی گویند که فریضه نیست بجماعت ، سنت است و اگر بجماعت کنند نیکوتر و مزد بیشتر و اگر بتنها کنند نیز روا باشد و نماز خوف بر همه واجب نیست واز فقها هست که گویند که با هیچ امام نشاید کردن.

ذات الرقاع . [ تُرْ رِ ] (اِخ ) نام قریه ای به نخیل . (المرصع). و کوهی است و در آن کوه جای جای سرخی و سیاهی و سپیدی است یعنی رقعه ها به الوان مختلف .


ذات الرقاع . [ تُرْ رِ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) (استخاره ٔ...) استخاره ای است که بر هریک از شش یا نه پاره کاغذ افعل و یا لاتفعل نویسند وبر زیر سجاده نهند و سپس نماز گزارند و بعد از نماز وادعیه و اوراد وارده یکی از آن شش یا نه رقعه را برگیرند اگر افعل باشد خوب و اگر لاتفعل باشد بد است .


ذات الرقاع . [ تُرْ رِ ](اِخ ) (غزوه ٔ...) یکی از غزوات رسول اکرم صلوات اﷲ علیه در جبل ذات الرقاع . و این نام را به غزوه برای وقوع آن در این جبل داده اند و بعضی گویند هفت تن از صحابه را در این غزوه یک شتر برنشست بیش نبود و هر هفت تن پای برهنه داشتند و به نوبت بر آن می نشستند تا در آخر پایهای آنان بکفید و خون روان گردید ناچار رقعه ها یعنی ریته ها از جامه ٔ خویش برگرفته در پایها می بستند و غزوه را از آن روی ذات الرقاع نامیدند و جماعتی وجه تلقب این غزوه را گوناگونی اعلام افراشته ٔ جیش گفته اند و گروهی گویند بدین مکان درختی بوده است و آن درخت را ذات الرقاع میخوانده اند. و این غزوه به سال چهارم هجرت بود به ماه جمادی الاولی رجوع به امتاع الاسماع جزء 1 صص 188 - 193 و 257 و 282 و طبقات ابن سعد، ص 564 و مجمع الامثال میدانی در یوم ذات الرقاع شود. و صلوة خوف را بار اوّل مسلمانان با رسول اﷲ صلوات اﷲعلیه بدین غزوه گزاردند. و در ترجمه ٔ طبری بلعمی آمده است : فصل : در ذکر خبر غزو ذات الرقاع : چون پیغمبرصلی اﷲ علیه و سلم از بنی نضیر بپرداخت و هر دو ربیعبگذشت و از جمادی الاول نیمه ای برفت خبر آمد که عرب بسیار گرد آمده اند از بنی غطفان و بنی محارب و بنی ثعلبه و آهنگ مدینه خواهند کرد. پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم با سپاه بیرون آمد و عثمان را بر مدینه خلیفت کرد و خود برفت و به بادیه اندر شد بر هشت روزه راه ، و جانبی فرودآمد که آن را ذات الرقاع خوانند و گروهی گویندکوهی بود آنجا بحدود نجد از او چند رقعه سیاه و چندرقعه زرد و کبود و سرخ و هرچه در جهان رنگی است بر آن رقعه بینند و گروهی گویند آنجا خرمابنان بود و درختان بسیار و جمعی از عرب آنجا گرد آمدند و بنزدیک پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم فرودآمدند و خدای عزّ و جل اندر دلشان افکند و از بیم حرب و زحمت بازنگشتند و سه روز بودند و از یکدیگر بترسیدند پس سپاه عرب بازگشتند و حرب نکردند و از هیبت پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم بهزیمت شدند و آنحضرت سه روز نماز خوف کرد و این آیه آمد: و اذا کنت فیهم فاَقمت لهم الصلوة. (قرآن 102/4). و سپاه را بدو نیم کرد نیمی بفرمود که بر دشمن صف زنند و یک نیمه از پس او صف زدند و یک رکعت بکردندپس با ایشان برخاست و برکعتی دیگر آن صف که پیش دشمن بودند بیامدند و از پس پیغمبر علیه الصلوة والسلام ایستادند و تکبیر کردند و با او نماز کردند و باز بصف دشمن شدند و آن صف که با پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم رکعت ثانی کرده بودند آنجا بجای نماز آمدند بی آنکه سخن گفتند و رکعتی نماز کردند و سلام دادند تا هر صفی یک رکعت نماز با پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم کرده بودندو یک رکعت تنها و علماء بجماعت اندر خلاف کرده اند گروهی ایدون گویند که نماز جماعت فریضه است هر که بمزکت تواند شدن و نماز بجماعت تواند کردن و بدین آیة حجت کرده اند و گروهی گویند که فریضه نیست بجماعت ، سنت است و اگر بجماعت کنند نیکوتر و مزد بیشتر و اگر بتنها کنند نیز روا باشد و نماز خوف بر همه واجب نیست واز فقها هست که گویند که با هیچ امام نشاید کردن .


فرهنگ عمید

نوعی استخاره که بر چند تکه کاغذ کلمۀ افعل (بکن ) و بر چند تکۀ دیگر کلمۀ لاتفعل (نکن ) می نویسند و آن ها را تا میکنند و در زیر جانماز میگذارند و پس از خواندن نماز یکی از آن ها را برمیدارند اگر افعل آمد خوب است و اگر لاتفعل بود بد است: من و لباس تجرد که خرقه پوشی من / به استخارۀ ذات الرقاع خوب آمد (تٲثیر: لغت نامه: ذات الرقاع ).

دانشنامه آزاد فارسی

ذاتُ الرّقاع
(به معنی دارای رُقعه ها، تکه پاره های پارچه یا کاغذ) ۱. نام یکی از غزوات پیامبر (ص) در اواخر سال ۴ یا اوایل سال ۵ق. در وجه تسمیه این جنگ گفته اند که چون برخی از جنگجویان مسلمان با پای برهنه در آن شرکت داشتند و پایشان زخمی و خونین شد، چند رقعه یا تکه از پیراهن خود برگرفتند و به پاهای خود بستند، از این رو به این جنگ، غزوه ذات الرقاع گفته اند. ولی ظاهراًَ ذات الرقاع نام کوهی در عربستان بوده که همچون پاره های دوخته شده بر پیراهن چند رنگ به نظر می رسید، آن را ذات الرقاع نامیده اند. در این غزوه سپاهیان کفار از ترس و خوف مسلمانان به کوهی پناه بردند و روی به هزیمت نهادند. پیامبر (ص) نیز به شکرانه این پیروزی سه روز نماز خوف برپا داشتند. ۲. ذات الرقاع نام نوعی استخاره هم هست که بر روی رقعه یا پاره های کاغذ واژه اِفْعَل (انجام بده) و لاتَفْعَل (انجام نده) می نویسند و آن را زیر سجاده می گذارند و پس از ادای نماز یکی از آن ها را بیرون می آورند و می خوانند تا جواب استخاره معلوم شود. معمولاً تعداد رقعه ها شش تاست که بر سه تای آن ها افعل و بر سه تای دیگر لاتفعل نوشته می شود.


کلمات دیگر: