کلمه جو
صفحه اصلی

جاجا کردن

لغت نامه دهخدا

جاجا کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مرغ را با گفتن جاجا به لانه کردن. || شیئی را یا اشیائی را در جای های متعدد نهادن.

واژه نامه بختیاریکا

( جا جا کِردِن ) جای جای کردن؛ نایستادن در یک مکان ثابت


کلمات دیگر: