کلمه جو
صفحه اصلی

ابرودار

فارسی به انگلیسی

genteel, who maintains a respectable appearance, genteel

فرهنگ فارسی

( آبرودار ) ( اسم ) صاحب آبرو خداوند آبرو با اعتبار صاحب عزت با شرف
( آبرو دار ) با اعتبار صاحب آبرو

لغت نامه دهخدا

( آبرودار ) آبرودار. [ ب ِ ] ( نف مرکب ) صاحب آبرو. متعفف. بااعتبار. ارجمند و بامناعت.

فرهنگ عمید

( آبرودار ) دارای آبرو، باآبرو، دارای شرف و اعتبار.

گویش مازنی

( آبرودار ) /aabroo daar/ با آبرو

واژه نامه بختیاریکا

( آبرودار ) به ری حُوال وادار


کلمات دیگر: