یخ شکن

(صفت ) ۱- شکنند. یخ . ۲- ( اسم )چکشی که بدان قالب یخ راشکنند.۳- کشتیی که بدان قطعات بزرگ یخ اقیانوس های منجمدرا شکنندتارفت و آمد کشتی ها در آن ممکن شود.

( ~. ش کَ ) (ص مر. ) ۱ - شکنندة یخ . چکشی که بدان قالب یخ را شکنند. ۳ - کشتی ای که بدان قطعات بزرگ یخ اقیانوس های منجمد را شکنند تا رفت و آمد کشتی ها در آن ممکن شود.

یخ شکن. [ ی َ ش ِ ک َ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) آنکه یا آنچه یخ را بشکند. شکننده یخ. || نوعی چکش یا تیشه با نوک تیز برای شکستن یخ. آلت یخ شکن چون کلند و چکش نوک تیز. ( یادداشت مؤلف ). || کشتی برای شکستن یخهای قطبی. ناو قطبی که یخهای قطبی را شکند و آن برای سفر به نواحی قطبی ساخته شده است. ( یادداشت مؤلف ). || نوعی زنجیر با دانه های خاص که بر چرخ اتومبیل قرار دهند. || نوعی لاستیک چرخ اتومبیل که در رویه آن میخچه ها یا دگمه مانندهایی تعبیه کرده اند برای جلوگیری از لغزیدن چرخها در روی یخ و برف.

۱. لاستیک مخصوص با میخ های فولادی کوتاه که برای حرکت خودرو در جاده های برفی و یخبندان به چرخ های آن وصل می شود.
۲. (ورزش ) وسیله ای با تعدادی خار در کف آن که به کفش کوهنوردی برای جلوگیری از لغزش متصل می شود.
۳. نوعی کشتی با سپرهایی برای شکستن یخ که در میان یخ و دریاهای منجمد حرکت می کند.

{ice breaker} [حمل ونقل دریایی] نوعی کشتی با دماغه و سازه و ماشین آلات ویژه برای شکستن یخ سطح دریا و باز کردن راه برای سایر شناورها

چُم سوز