کلمه جو
صفحه اصلی

رسم ناقص

لغت نامه دهخدا

رسم ناقص. [ رَ م ِ ق ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ( اصطلاح منطق ) مرکب از جنس بعید و عرض است ، در مقابل رسم تام. ( از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی تألیف سجادی ). پس اگر افادت تمییز کلی کند [ رسم ] تام بود والاّ ناقص. ( اساس الاقتباس ص 341 ). آن است که مرکب شود از جنس بعید و عرض خاص و یا از عرض به تنهایی ، مانند تعریف انسان به ضاحک یا به جسم ضاحک ، یا به عرضهایی که من حیث المجموع مختص به حقیقت واحد باشند مانند آنکه در تعریف انسان بگوییم راه رونده یا دوپا و دارای ناخنهای عریض و مستقیم القامة، و خندان به طبیعت. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ) ( از تعریفات جرجانی ). و رجوع به رسم و رسم تام و جنس و عَرَض شود.


کلمات دیگر: