محاصره دادن محاصره کردن
دربندان دادن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دربندان دادن. [ دَ ب َ دَ ] ( مص مرکب ) محاصره دادن. محاصره کردن. حصار دادن :
ملک الموت داده دربندان
حصن عمر ترا و تو خندان.
ملک الموت داده دربندان
حصن عمر ترا و تو خندان.
سنائی.
بر این منوال ایشان را دربندان می دادند و در محاصره بدان درجه مبالغه می نمودند. ( ترجمه تاریخ اعثم کوفی ص 32 ). اگر اهل حصار بیرون آیند جنگ کند والا دربندان می داده باشد. ( ترجمه تاریخ اعثم کوفی ص 75 ). رجوع به دربندان شود.کلمات دیگر: