کلمه جو
صفحه اصلی

خراجی سر

فرهنگ فارسی

خراج الراس خراج سر

لغت نامه دهخدا

خراجی سر. [ خ َ س َ ] ( اِ مرکب ) خراج الرأس. خراج سر. سرانه. سرگزیت :
که باشدزبون خراجی سری
که همسر بود با بلنداختری.
نظامی.


کلمات دیگر: