کلمه جو
صفحه اصلی

تلبیس کردن

فارسی به انگلیسی

dissemble, to use guile, to dissemble

to use guile, to dissemble


dissemble


مترادف و متضاد

dissemble (فعل)
وانمود کردن، پنهان کردن، نادیده گرفتن، تلبیس کردن، تدلیس کردن، بهانه کردن، خشکه مقدس بودن

فرهنگ فارسی

تزویر کردن و خلاف عرضه کردن

لغت نامه دهخدا

تلبیس کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تزویر کردن و خلاف عرضه کردن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ماده قبل شود.


کلمات دیگر: