در نورسنجی، شار نوری (نام علمی: Luminous flux)، توان نوری یا میزان نور، معیاری است برای سنجش توان دریافت شده از نور. شار نوری را نباید با شار تابشی که معیاری برای سنجش توان کل نور گسیل شده است اشتباه گرفت زیرا شار نوری به گونه ای تعریف شده تا بازتاب دهندهٔ حساسیت متغیر چشم انسان به طول موج های مختلف نور باشد.نبو
در دستگاه بین المللی یکاها، یکای شار نوری، لومن (lm) است. هر لومن به صورت شار نوری تولیدشده توسط یک منبع نوری با شدت روشنایی یک کاندلا در زاویهٔ فضایی یک استرادیان تعریف می شود. در دیگر دستگاه های اندازه گیری، شار نوری ممکن است با توان هم یکا باشد.
شار نوری به طول موج های مختلف با استفاده از تابع درخشندگی وزن می دهد تا نشان دهندهٔ پاسخ دهی چشم به طول موج های مختلف باشد. شار نوری حاصل جمع وزنی توان همهٔ طول موج های باند مرئی است. نوری که خارج از باند مرئی باشد شرکت داده نمی شود. نسبت کل شار نوری به شار تابشی را اثرگذاری نوری می نامند.
شار نوری اغلب به عنوان یک معیار عینی برای توان مفید گسیل داده شده توسط یک منبع نور استفاده می شود، با این وجود این معیار همیشه هم برجسته نیست. مصرف کنندگان آگاه معمولاً شار نوری لامپ های مختلف را با هم مقایسه می کنند چراکه تقریبی از توان ظاهری تولیدی توسط لامپ به دست می دهد و برای مقایسهٔ اثرگذاری نوری لامپ های رشته ای و لامپ های فلوئورسنت فشرده کاربردی است.
در دستگاه بین المللی یکاها، یکای شار نوری، لومن (lm) است. هر لومن به صورت شار نوری تولیدشده توسط یک منبع نوری با شدت روشنایی یک کاندلا در زاویهٔ فضایی یک استرادیان تعریف می شود. در دیگر دستگاه های اندازه گیری، شار نوری ممکن است با توان هم یکا باشد.
شار نوری به طول موج های مختلف با استفاده از تابع درخشندگی وزن می دهد تا نشان دهندهٔ پاسخ دهی چشم به طول موج های مختلف باشد. شار نوری حاصل جمع وزنی توان همهٔ طول موج های باند مرئی است. نوری که خارج از باند مرئی باشد شرکت داده نمی شود. نسبت کل شار نوری به شار تابشی را اثرگذاری نوری می نامند.
شار نوری اغلب به عنوان یک معیار عینی برای توان مفید گسیل داده شده توسط یک منبع نور استفاده می شود، با این وجود این معیار همیشه هم برجسته نیست. مصرف کنندگان آگاه معمولاً شار نوری لامپ های مختلف را با هم مقایسه می کنند چراکه تقریبی از توان ظاهری تولیدی توسط لامپ به دست می دهد و برای مقایسهٔ اثرگذاری نوری لامپ های رشته ای و لامپ های فلوئورسنت فشرده کاربردی است.
wiki: حرکت آشکار اشیاء، سطوح و لبه ها در یک صحنه بصری است که ناشی از حرکت نسبی بین یک ناظر و یک صحنه است. شار نوری را همچنین می توان به عنوان توزیع سرعت آشکار حرکت در الگوی روشنایی در یک تصویر نیز معرفی کرد. مفهوم شار نوری توسط جیمز جونیور گیبسون، روانشناس آمریکایی در دهه ۱۹۴۰، برای توصیف محرک های دیداری فراهم شده برای حیوانات در حال حرکت در سراسر دنیا معرفی شد. تأکید گیبسون بر اهمیت شار نوری به دلیل قابلیت درک یا توانایی تشخیص حالات ممکن برای انجام یک عمل در یک محیط بود. پیروان گیبسون و رویکرد اکولوژیکی وی در روانشناسی بعدها نقش محرک شار نوری را برای درک حرکت توسط ناظر در جهان، درک اشکال، فاصله و حرکت اجسام در جهان و کنترل حرکت نشان دادند.
همبستگی فاز- معکوس نرمالایز شده طیف cross-power
روش های مبتنی بر اساس انسداد - به حداقل رساندن جمع مربعات اختلاف ها یا جمع قدرمطلق اختلاف ها یا به حداکثر رساندن نرمالایز شده cross-correlation
روش های تفاضلی تخمین شار نوری، بر اساس مشتقات جزئی سیگنال تصویر و/یا میدان شار مطلوب و مشتقات جزئی مراتب بالاتر نظیر:
روش لوکاس کاناد - با توجه به تکه های تصویر و یک مدل وابسته برای میدان شار.
روش هرن شانک - بهینه سازی براساس مانده های بدست آمده از محدودیت پایداری روشنایی و یک عبارت مشخص که بیانگر میزان هموار بودن مورد انتظار میدان شار است
روش باکستون - برپایهٔ مدلی از حرکت لبه ها در توالی تصویر.
روش بلک جپسون - شار نوری ناهنجار از طریق همبستگی.
روش های عمومی متغیر - تعدادی از اصلاحات و توسعه های روش هرن شانک با استفاده از داده های دیگر
روش های بهینه سازی گسسته - فضای جستجو کوانتیزه می شود و سپس تطبیق تصویر از طریق تخصیص برچسب در هر پیکسل صورت می گیرد. بطوریکه دگردیسی مربوطه فاصلهٔ بین منبع و تصویر هدف را به حداقل می رساند. راه حل بهینه اغلب از طریق الگوریتم حداکثر شار، برنامه نویسی خطی یا روش های انتشار باور، بهبود می یابد.
بسیاری از موارد گفته شده، علاوه بر الگوریتم های موجود در حال حاضر بر اساس مجموعهٔ داده های معیار میدلبوری ارزیابی می شوند.
واژه شار نوری در علم روباتیک، در مواردی همچون تکنیک های مرتبط با پردازش تصویر و کنترل جهت یابی هم استفاده می شود، کنترل جهت یابی شامل تشخیص حرکت، قطعه بندی جسم، اطلاعات زمان تماس و تمرکز محاسبات گسترده، روشنایی، کدگذاری جبران شده حرکت و اندازه گیری اختلاف استریو می شود.
توالی تصاویر مرتب شده امکان تخمین حرکت به عنوان سرعت لحظه ای تصویر یا جابجایی گسسته تصویر را فراهم می آورد. فلیت و وایس یک آموزش مقدماتی برای گرادیان بر پایه شار نوری تهیه کرده اند. جان ل. بارون، دیوید ج. نائوت و استیون بیوکمین یک آنالیز کارایی برای تعدادی از تکنیک های شار نوری فراهم کرده اند. این آنالیز بر صحت و تراکم اندازه گیری ها تأکید دارد.
روش های شار نوری سعی بر محاسبهٔ حرکت، بین دو فریم از تصاویر که در زمان های t و t+Δt گرفته شده اند، در هر واکسل (کوچکترین مکعب مستطیل ها در فضا که می توانند مختصات یک شیء را نشان دهند) دارند. از آنجایی که این روش ها بر مبنای تقریباب بسط تیلور سیگنال تصویر هستند روش تفاضلی نامیده می شوند. به عبارتی این روش ها از مشتقات جزئی نسبت به مختصات زمانی و مکانی استفاده می کنند.
همبستگی فاز- معکوس نرمالایز شده طیف cross-power
روش های مبتنی بر اساس انسداد - به حداقل رساندن جمع مربعات اختلاف ها یا جمع قدرمطلق اختلاف ها یا به حداکثر رساندن نرمالایز شده cross-correlation
روش های تفاضلی تخمین شار نوری، بر اساس مشتقات جزئی سیگنال تصویر و/یا میدان شار مطلوب و مشتقات جزئی مراتب بالاتر نظیر:
روش لوکاس کاناد - با توجه به تکه های تصویر و یک مدل وابسته برای میدان شار.
روش هرن شانک - بهینه سازی براساس مانده های بدست آمده از محدودیت پایداری روشنایی و یک عبارت مشخص که بیانگر میزان هموار بودن مورد انتظار میدان شار است
روش باکستون - برپایهٔ مدلی از حرکت لبه ها در توالی تصویر.
روش بلک جپسون - شار نوری ناهنجار از طریق همبستگی.
روش های عمومی متغیر - تعدادی از اصلاحات و توسعه های روش هرن شانک با استفاده از داده های دیگر
روش های بهینه سازی گسسته - فضای جستجو کوانتیزه می شود و سپس تطبیق تصویر از طریق تخصیص برچسب در هر پیکسل صورت می گیرد. بطوریکه دگردیسی مربوطه فاصلهٔ بین منبع و تصویر هدف را به حداقل می رساند. راه حل بهینه اغلب از طریق الگوریتم حداکثر شار، برنامه نویسی خطی یا روش های انتشار باور، بهبود می یابد.
بسیاری از موارد گفته شده، علاوه بر الگوریتم های موجود در حال حاضر بر اساس مجموعهٔ داده های معیار میدلبوری ارزیابی می شوند.
واژه شار نوری در علم روباتیک، در مواردی همچون تکنیک های مرتبط با پردازش تصویر و کنترل جهت یابی هم استفاده می شود، کنترل جهت یابی شامل تشخیص حرکت، قطعه بندی جسم، اطلاعات زمان تماس و تمرکز محاسبات گسترده، روشنایی، کدگذاری جبران شده حرکت و اندازه گیری اختلاف استریو می شود.
توالی تصاویر مرتب شده امکان تخمین حرکت به عنوان سرعت لحظه ای تصویر یا جابجایی گسسته تصویر را فراهم می آورد. فلیت و وایس یک آموزش مقدماتی برای گرادیان بر پایه شار نوری تهیه کرده اند. جان ل. بارون، دیوید ج. نائوت و استیون بیوکمین یک آنالیز کارایی برای تعدادی از تکنیک های شار نوری فراهم کرده اند. این آنالیز بر صحت و تراکم اندازه گیری ها تأکید دارد.
روش های شار نوری سعی بر محاسبهٔ حرکت، بین دو فریم از تصاویر که در زمان های t و t+Δt گرفته شده اند، در هر واکسل (کوچکترین مکعب مستطیل ها در فضا که می توانند مختصات یک شیء را نشان دهند) دارند. از آنجایی که این روش ها بر مبنای تقریباب بسط تیلور سیگنال تصویر هستند روش تفاضلی نامیده می شوند. به عبارتی این روش ها از مشتقات جزئی نسبت به مختصات زمانی و مکانی استفاده می کنند.
wiki: شار نوری (بصری)