ناخلی . [ خ ِ ] (اِخ ) عمربن محمدالناخلی الصوفی ، مکنی به ابوالقاسم . از مردم بغداد بود و در دمشق سکونت گزید. وی از ابوالحسن المالکی و جز وی حدیث کند و ابونصر عبدالوهاب بن عبداﷲ المزنی الدمشقی از او روایت دارد. (الانساب سمعانی ).
ناخلی
لغت نامه دهخدا
ناخلی . [ خ ِ ] (ص نسبی ) منسوب است به ناخل . (سمعانی ).
ناخلی. [ خ ِ ] ( ص نسبی ) منسوب است به ناخل. ( سمعانی ).
ناخلی. [ خ ِ ] ( اِخ ) عمربن محمدالناخلی الصوفی ، مکنی به ابوالقاسم. از مردم بغداد بود و در دمشق سکونت گزید. وی از ابوالحسن المالکی و جز وی حدیث کند و ابونصر عبدالوهاب بن عبداﷲ المزنی الدمشقی از او روایت دارد. ( الانساب سمعانی ).
ناخلی. [ خ ِ ] ( اِخ ) عمربن محمدالناخلی الصوفی ، مکنی به ابوالقاسم. از مردم بغداد بود و در دمشق سکونت گزید. وی از ابوالحسن المالکی و جز وی حدیث کند و ابونصر عبدالوهاب بن عبداﷲ المزنی الدمشقی از او روایت دارد. ( الانساب سمعانی ).
کلمات دیگر: