کلمه جو
صفحه اصلی

ناخن پیراء

لغت نامه دهخدا

ناخن پیراء. [ خ ُ ] ( اِ مرکب ) ناخن پیرا. ناخن پیرای. مقص. مقراض : و سنبل را نخست با ناخن پیراء ببرند پس اندر هاون بکوبند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). رجوع به ناخن پیرا و ناخن پیرای شود.


کلمات دیگر: