واژگون باژگون سرنگون و باژگون .
وازگون
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
وازگون. ( ص ) واژگون. باژگون. سرنگون و باژگون. ( ناظم الاطباء ). رجوع به واژگون شود.
پیشنهاد کاربران
وازگون ( Reverse UGF ) : [ اصطلاح آکواریم]بطور تئوری به سیستمی که در UGF ها یا فیلترهای زیر شنی آب را به جریان کامل میاندازد گویند.
کلمات دیگر: