کلمه جو
صفحه اصلی

باست

فرهنگ فارسی

در اساطیر مصری خدایی است

لغت نامه دهخدا

باست . (اِخ ) در اساطیر مصری نام خدائی است که سر مجسمه ٔ آن به شکل سر گربه ساخته میشده است و هرودوت از آن به «بوباست » نام برده است . این نام از شهر بوباستیس گرفته شده و معبد معتبر این الهه در این شهر بوده است .


باست . (اِ) نوعی از اسفناج (سرمق = سَرمَج : یجمعون البراهمة علی اطعمة متخذة من باست و هو السرمق . (تحقیق ماللهند بیرونی ص 290 س 2).


باست. ( اِ ) نوعی از اسفناج ( سرمق = سَرمَج : یجمعون البراهمة علی اطعمة متخذة من باست و هو السرمق. ( تحقیق ماللهند بیرونی ص 290 س 2 ).

باست. ( اِخ ) در اساطیر مصری نام خدائی است که سر مجسمه آن به شکل سر گربه ساخته میشده است و هرودوت از آن به «بوباست » نام برده است. این نام از شهر بوباستیس گرفته شده و معبد معتبر این الهه در این شهر بوده است.


کلمات دیگر: