صفحه اصلی
یخ قلیه
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
قلیه یخ یخ به قطعات خرد شده
لغت نامه دهخدا
یخ قلیه. [ ی َ ق َل ْ ی َ / ی ِ ] ( اِ مرکب )قلیه یخ. یخ به قطعات خرد شده. ( یادداشت مؤلف ).
کلمات دیگر: