کلمه جو
صفحه اصلی

وازنج

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان القوارت شهرستان بیرجند واقع در ۲۴ هزار گزی شمال شرقی بیرجند ناحیه ایست کوهستانی و هوای آن معتدل است و ۱۵ تن سکنه دارد و محصول آن غلات و آب آن از قنات و شغل اهالی آن زراعت است و راهخ مالرو دارد .

لغت نامه دهخدا

وازنج. [ زِ ] ( اِ ) بانگ و آواز بلند و فریاد. ( ناظم الاطباء ) ( اشتینگاس ).

وازنج. [ زِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان القورات شهرستان بیرجند واقع در 24 هزارگزی شمال شرقی بیرجند.ناحیه ای است کوهستانی و هوای آن معتدل است و 15 تن سکنه دارد و محصول آن غلات و آب آن از قنات و شغل اهالی آن زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

وازنج . [ زِ ] (اِ) بانگ و آواز بلند و فریاد. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ).


وازنج . [ زِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان القورات شهرستان بیرجند واقع در 24 هزارگزی شمال شرقی بیرجند.ناحیه ای است کوهستانی و هوای آن معتدل است و 15 تن سکنه دارد و محصول آن غلات و آب آن از قنات و شغل اهالی آن زراعت است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).



کلمات دیگر: