یکی از پیکرهای جنوبی یکی از صور سماوی جنوبی پیاله (ه . م ٠ ) جام ٠
هلاک کردن
هلاک کردن
اجانه . [ اِج ْ جا ن َ ] (اِخ ) (نهر...) نهری نزدیک بصره ، منشعب از فرات و آن نهر را ابوموسی اشعری به امر عمر کرده است . (قاموس الاعلام ).
اجانه . [ اِج ْ جا ن َ ] (ع اِ) ایجانه . پنگان . (صراح ) (منتهی الارب ). پیاله . (منتهی الارب ). تغار. تغارچه . تغارک . مرکن . طاس . و آن مانند نیم خُم یا نیم کوزه ای است که در آن آب و مثل آن کنند و ماننده ٔ لاوک از سنگ یا از گل و غیر آن که در آن جامه شویند. ج ، اَجاجین ، اجانات . || حلقه ای از خاک که گرداگرد بیخ درخت سازند تا در آن آبیاری شود. (منتهی الارب ).
اجانة. [ اِج ْ جا ن َ ] (ع اِ) رجوع به اجانه شود.