کلمه جو
صفحه اصلی

ناتیه

لغت نامه دهخدا

( ناتیة ) ناتیة. [ ی َ ] ( ع ص ) تأنیث ناتی. رجوع به ناتی و ناتئه شود.
ناتیه. [ ی ِ ]( اِخ ) ژان - مارک. نقاش صورت ساز معروف فرانسوی است که در پاریس به سال 1685 م. بدنیا آمده و در سال 1766 م. از دنیا رفته است.

ناتیه . [ ی ِ ](اِخ ) ژان - مارک . نقاش صورت ساز معروف فرانسوی است که در پاریس به سال 1685 م . بدنیا آمده و در سال 1766 م . از دنیا رفته است .


ناتیة. [ ی َ ] (ع ص ) تأنیث ناتی . رجوع به ناتی و ناتئه شود.


( ناتئة ) ناتئة. [ ت ِ ءَ ] ( ع ص ) تأنیث ناتی است. رجوع به ناتی شود. الرحم الناتئة : و اذا اخذ الورق و هو طری و وضع علی الرحم الناتئة ردها الی الداخل. ( ابن بیطار ج 1 ص 61 ).

ناتئة. [ ت ِ ءَ ] (ع ص ) تأنیث ناتی است . رجوع به ناتی شود. الرحم الناتئة : و اذا اخذ الورق و هو طری و وضع علی الرحم الناتئة ردها الی الداخل . (ابن بیطار ج 1 ص 61).



کلمات دیگر: