کلمه جو
صفحه اصلی

ناخریده

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنچه که خریده نشده . ۲ - رایگان مفت : دراست ناخریده و مشک است رایگان هرچند بر فشانی و هر چند برچنی . ( منوچهری ) ۳ - آزاد حر٠

لغت نامه دهخدا

ناخریده. [ خ َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) که خریداری نشده باشد. که خریده نشده است. که برایگان به دست آمده باشد. رایگان. مفت. مجانی :
دُرّ است ناخریده و مشک است رایگان
هر چند برفشانی و هر چند برچنی.
منوچهری.
اندوه گل نچیده میداشت
پاس گل ناخریده میداشت.
نظامی.


کلمات دیگر: