کلمه جو
صفحه اصلی

ناجش

فرهنگ فارسی

اسم فاعل از نجش یا صیاد .

لغت نامه دهخدا

ناجش. [ ج ِ ] ( ع ص ) اسم فاعل از نجش. رجوع به نجش شود. || صیاد. ( المنجد ) ( مهذب الاسماء ). شکارچی. ( ناظم الاطباء ). صائد. ( اقرب الموارد ). || آن که برماند شکار را بسوی صیاد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کسی که شکار را بطرف شکارچی میرماند. ( از اقرب الموارد ). آن که شکار را به سوی شکارچی رم میدهد. ( ناظم الاطباء ). آن که صید را برمانده و برانگیزد. ( شمس اللغات ). آهو گردان. || آن که میرماند کسی را از چیزی و مایل میکند وی را به سوی غیر آن چیز. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: