کلمه جو
صفحه اصلی

چهار پیر

فرهنگ فارسی

خلفای اربعه ٠ چهار یار

لغت نامه دهخدا

چهارپیر. [ چ َ ] ( اِخ ) خلفای اربعه. چهاریار :
گه با چهارپیر زبان کرده در دهن
گه با دوطفل در دهن افکنده ریسمان.
خاقانی.


کلمات دیگر: