منسوب به چنگیز ٠ یا تیر. از ایل نفر٠
چنگیزی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چنگیزی . [ چ َ ] (ص نسبی ) منسوب به چنگیز. رجوع به چنگیز شود.
چنگیزی. [ چ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به چنگیز. رجوع به چنگیز شود.
چنگیزی. [ چ َ ] ( اِخ ) تیره ای از ایل نفر. ( از ایلات خمسه فارس ) ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 87 ).
چنگیزی. [ چ َ ] ( اِخ ) تیره ای از ایل نفر. ( از ایلات خمسه فارس ) ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 87 ).
چنگیزی . [ چ َ ] (اِخ ) تیره ای از ایل نفر. (از ایلات خمسه ٔ فارس ) (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 87).
دانشنامه عمومی
چنگیزی می تواند به موارد زیر اشاره کند:
علی چنگیزی، نویسنده و منتقد ایرانی
مسعود چنگیزی، از مدیران بلاگ اسکای
مارک چنگیزی، زیست شناس تکاملی، فیزیک دان و ریاضی دان آمریکایی
فرشاد چنگیزی، آهنگساز ایرانی
قوانین چنگیزی یا یاسا
سرناوه چنگیزی، روستایی از توابع بخش درب گنبد شهرستان کوهدشت در استان لرستان
تپه قلعه چنگیزی، مربوط به دوره اشکانیان (در شهرستان سلسله)
علی چنگیزی، نویسنده و منتقد ایرانی
مسعود چنگیزی، از مدیران بلاگ اسکای
مارک چنگیزی، زیست شناس تکاملی، فیزیک دان و ریاضی دان آمریکایی
فرشاد چنگیزی، آهنگساز ایرانی
قوانین چنگیزی یا یاسا
سرناوه چنگیزی، روستایی از توابع بخش درب گنبد شهرستان کوهدشت در استان لرستان
تپه قلعه چنگیزی، مربوط به دوره اشکانیان (در شهرستان سلسله)
wiki: چنگیزی
کلمات دیگر: