قطعات ریز نبات قطعات کوچک نبات
خرده نبات
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خرده نبات. [ خ ُ دَ / دِ ن َ ] ( اِ مرکب ) قطعات ریز نبات. قطعات کوچک نبات. قطعات شکسته نبات. گرد نبات.
- خرده نبات جویدن ؛ بکنایه حرف بی ربط زدن است.
- خرده نبات جویدن ؛ بکنایه حرف بی ربط زدن است.
کلمات دیگر: