کلمه جو
صفحه اصلی

بلندی گرفتن

فرهنگ فارسی

به عظمت رسیدن ٠ اوج گرفتن ٠ اعتلائ ٠ استعلائ ٠

لغت نامه دهخدا

بلندی گرفتن. [ ب ُ ل َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) به عظمت رسیدن. اوج گرفتن. اعتلاء. استعلاء :
دولت ترکان که بلندی گرفت
مملکت از داد پسندی گرفت.
نظامی.
- بلندی گرفتن نام ؛ شهرت یافتن. نامدار شدن :
بدو گفت دادم من این کام تو
بلندی بگیرد مگر نام تو.
فردوسی.


کلمات دیگر: