طاقتم رسید یعنی به آخر رسید ٠
بلغ الطاقه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( بلغالطاقة ) بلغالطاقة. [ ب َ ل َ غَطْ طا ق َ ] ( ع جمله فعلی ) طاقتم رسید، یعنی به آخر رسید. ( قزوینی ) :
سیل این اشک روان صبر و دل حافظ برد
بلغ الطاقة یا مقلة عینی بینی.
سیل این اشک روان صبر و دل حافظ برد
بلغ الطاقة یا مقلة عینی بینی.
حافظ.
کلمات دیگر: