کلمه جو
صفحه اصلی

ادیپوس

فارسی به انگلیسی

oedipus

Oedipus


فرهنگ فارسی

پادشاه تبس و ژوکاستس لایوس چون بسبب پیشگویی آگاه شد که بدست پسرش کشته خواهد شد ادیب را به محض تولد بر فراز کوه سیترون گذاشت . ویرا چوپانان یافتند و سپس او را نزد پادشاه کرنت بردند . پادشاه مذکور او را تربیت کرد. ادیپ بزرگ شد و با غیبگو مشورت نمود . او به ادیپ توصیه کرد که هرگز بوطنش باز نگردد چه سرنوشت وی در صورت باز گشت قتل پدر و تزویج مادر است . چون ادیپ وطنی برای خود جز کرنت نمی شناخت از آنجا دور شد و در راه به لاویس - که او را نمی شناخت برخورد و وی را در نزاع کشت . درین زمان اسفنکس حوالی تبس را بایر کرده بود و هر شخص مقتدری را که نمی توانست معماهای او را حل کند می بلعیدند . کرئون جانشین لایوس وعده تاج و تخت و ازدواج با ژوکاستس را بکسی که اسفنکس را بکشد داده بود. ادیب که معما را حل کرده بود پادشاه شد و با مادرش بدون آنکه او را بشناسد ازدواج کرد. غیبگو این وقایع را آشکار کرد . ژوکاستس خود را به دار آویخت و ادیپ پس از آنکه چشمان خود را در آورد تبس را به همراهی دختر خویش آنتیگون ترک گفت ( اساطیر ) افسانه های ادیپ به سوفوکل دو تراژدی زیبا را الهام کرده : ادیپ پادشاه ( ۴۱۵ ق . م . ) وادیپ در کلون ( ۴٠۱ ق.م . )

دانشنامه آزاد فارسی

اُدیپوس (Oedipus)
اُدیپوس
(یا: اُدیپ) در اساطیر یونان، شاه تِبس۱ (طیوه). او نادانسته پدرش، لایوس، را کشت و با مادرش، یوکاستا/ژوکاست، ازدواج کرد و به این ترتیب تحقق یک پیشگویی را سبب شد. پس از اطلاع از آنچه کرده بود، خود را کور کرد. سوفوکلس، تراژدی نویس یونانی، داستان او را به نمایش درآورده است. لایوس، که غیبگویی به او گفته بود پسرش او را خواهد کشت، اُدیپوس را پس از تولد در بیابان رها کرد، اما شاه کورنت او را بزرگ کرد. ادیپوس بعدها در نزاعی، بی آن که حریف را بشناسد، لایوس را کشت. از آن جا که اُدیپوس تبس را از چنگ ابوالهول رهانید، او را به پادشاهی آن سرزمین برگزیدند و یوکاستا، زن لایوس و مادر ادیپوس، را به همسری او درآوردند. حقیقت پس از تولد چهار فرزند آشکار شد. یوکاستا خود را حلق آویز و ادیپوس خود را کور کرد و درحالی که دخترش، آنتیگونه، راهنمایش بود، از شهر و دیارش آواره شد، تا آن که سرانجام در کولونوس، نزدیک آتن، درگذشت.


کلمات دیگر: