کلمه جو
صفحه اصلی

پیر سبز

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان زیرکوه باشت و بابوئی بخش گچساران شهرستان بهبهان

لغت نامه دهخدا

پیرسبز. [ س َ ] ( اِخ ) دهی از بخش شیب آب شهرستان زابل. واقع در 50هزارگزی شمال سکوهه و 2هزارگزی خاور شوسه زاهدان به زابل. جلگه ، گرم ، معتدل. دارای 72 تن سکنه. آب آن از رودخانه و راه آن فرعی است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

پیرسبز. [ س َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان زیرکوه باشت و بابوئی بخش گچساران شهرستان بهبهان. واقع در 32 هزارگزی شمال خاوری گچساران و 11 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو بهبهان بشیراز. کوهستانی ، معتدل و مالاریائی. دارای 60 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و روغن و تریاک. شغل اهالی زراعت. صنایع دستی گلیم و عبا بافی و راه آن مالرو است و ساکنین از طایفه بابوئی هستند. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

دانشنامه عمومی

پیرسبز ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
پیرسبز (کازرون)
پیرسبز (گچساران)
پیر سبز چک چک یکی از زیارتگاههای زرتشتیان دراستان یزد

پیرسبز (گچساران). پیرسبز (گچساران)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان گچساران در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.
این روستا در دهستان امامزاده جعفر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۴ نفر (۷خانوار) بوده است.

پیرسبز (کازرون). پیرسبز (کازرون)، روستایی از توابع بخش چنار شاهیجان شهرستان کازرون در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان سمقان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۶۳ نفر (۱۲۵خانوار) بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی



کلمات دیگر: