کلمه جو
صفحه اصلی

نثری

مترادف و متضاد

prosaic (صفت)
بی روح، کسل کننده، وابسته به نثر، نثری، با اطناب

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به نثرمنثور.

لغت نامه دهخدا

نثری. [ ن َ ] ( ص نسبی ) منسوب به نثر. رجوع به نثر شود. منثور. مقابل نظمی.


کلمات دیگر: