کلمه جو
صفحه اصلی

ارتشی


مترادف ارتشی : سپاهی، سرباز، لشکری، نظامی

فارسی به انگلیسی

belonging to the army


martial, martially, military, serviceman


martial, martially, military, serviceman, belonging to the army, gl

فارسی به عربی

جیش

مترادف و متضاد

سپاهی، سرباز، لشکری، نظامی


military (صفت)
جنگی، نظامی، ارتشی

فرهنگ معین

(اَ تِ ) (ص نسب . ) ۱ - منسوب و مربوط به ارتش . ۲ - آن که در ارتش کار می کند. ۳ - به رنگ لباس های نظامی ، خاکی .

پیشنهاد کاربران

اِرْتَشَی الْمُوَظَّف یعنی أَخَذَ الرَّشْوَةَ.
در زبان عربی کلمه اِرْتَشَی یعنی رِشوِه گرفت.


کلمات دیگر: