کلمه جو
صفحه اصلی

هوا دادن

فارسی به انگلیسی

to air, to aerate, to expose to air


aerate, aeration, air, weather


aerate, aeration, air, weather, to air, to aerate, to expose to air

مترادف و متضاد

aerate (فعل)
هوا دادن، در تحت تاثیر هوا در آوردن

فرهنگ فارسی

اتاق یا هر جای بسته را با هوای خارج مربوط کردن هوا به دورن ریه فرستادن با وسایل

لغت نامه دهخدا

هوا دادن. [ هََ دَ ] ( مص مرکب ) اتاق یا هر جای بسته را با هوای خارج مربوط کردن. || هوابه درون ریه فرستادن با وسایل. || در مجاورت هوا قرار دادن جراحت و موجب سیم کشیدگی آن شدن.


کلمات دیگر: