کلمه جو
صفحه اصلی

وجبه

فرهنگ فارسی

سقوط کردن و افتادن بر وری زمین یا یکبار خوردن در شبانه روزی و یا خوردن هر روز بوقتی معین

لغت نامه دهخدا

( وجبة ) وجبة. [ وَ ب َ ] ( ع مص ) سقوط کردن و افتادن بر روی زمین. ( اقرب الموارد ). به یک بار افتادن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و در تاج العروس آمده که وزن فعله در اینجا برای مره واحده نیست بلکه مصدر است مانند وجوب. ( اقرب الموارد از تاج العروس ). || افتادن با صدای شدید. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || یک بار خوردن در شبانه روزی و یا خوردن هر روز به وقتی معین. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خوردن به روز یک بار. ( المصادر زوزنی ): هو یأکل الوجبة؛ ای یأکل فی الیوم و اللیل مرة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ج ، وجبات. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || وجوب. ( ناظم الاطباء ). رجوع به وجوب شود. || ( اِ ) بانگ چیزی که می افتد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). شکوخیدگی یا بانگ برفتنده. ( منتهی الارب ).

وجبة. [ وَ ب َ ] (ع مص ) سقوط کردن و افتادن بر روی زمین . (اقرب الموارد). به یک بار افتادن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و در تاج العروس آمده که وزن فعله در اینجا برای مره ٔ واحده نیست بلکه مصدر است مانند وجوب . (اقرب الموارد از تاج العروس ). || افتادن با صدای شدید. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || یک بار خوردن در شبانه روزی و یا خوردن هر روز به وقتی معین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خوردن به روز یک بار. (المصادر زوزنی ): هو یأکل الوجبة؛ ای یأکل فی الیوم و اللیل مرة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، وجبات . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || وجوب . (ناظم الاطباء). رجوع به وجوب شود. || (اِ) بانگ چیزی که می افتد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). شکوخیدگی یا بانگ برفتنده . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: