کلمه جو
صفحه اصلی

وخامه

فرهنگ فارسی

ده از دهستان جراحی بخش شادگان شهرستان خرم شهر و یکهزار گزی راه فرعی اتومبیل رو خلف آباد به شاگان دشت گرم سیر مالاریائی - سکنه ۲۴٠ تن . آب از رودخانه جراحی

لغت نامه دهخدا

وخامه. [ وَ م ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان جراحی بخش شادگان شهرستان خرمشهر،در یکهزارگزی راه فرعی اتومبیل رو خلف آباد به شادگان. واقع در دشت. گرمسیر مالاریائی. سکنه آن 240 تن و آب آن از رودخانه جراحی تأمین می شود. ساکنین از طایفه سادات هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

وخامة. [ وَ م َ ] (ع مص ) وخیم بودن . (اقرب الموارد). گران شدن . (تاج المصادر بیهقی ). گرانبار و ناموافق گردیدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || گران وناگوار شدن طعام . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ناگوارنده شدن . (دهار). گران و ناگوارد شدن طعام . (منتهی الارب ). ناگوار شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || وخامة بلد؛ شایسته ٔ سکنا نشدن آن . (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: