کلمه جو
صفحه اصلی

وحج

فرهنگ فارسی

پناه گرفتن . جای پناه

لغت نامه دهخدا

وحج. [ وَ ح َ ] ( ع مص ) پناه گرفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ملتجی شدن. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) جای پناه. ( منتهی الارب ). ملجاء. ( اقرب الموارد ).

دانشنامه عمومی

وحج (یمن). وحج به عربی ( الوَحَج ) دهستانی است در عزلهٔ (مخلاف القو)، در ناحیهٔ (قعطیة) ن واعمال النادرة، از توابع استان جَوف در کشور یمن در شبه جزیره عربستان است.
روستای العریر
روستای القرین
روستای القفل
روستای الضمری
روستای الحجر
روستای رباط الَسلامی
جمعیت آن ( ۷۲۹۸ ) نفر (۱۸۹ خانوار) می باشد.
روستاهای توابع این دهستان:


کلمات دیگر: