کلمه جو
صفحه اصلی

لحام الذهب

فرهنگ فارسی

(اسم ) تنکار ونیکوترین آن معدنی ارمنی بود . آنچه معمول بود از بول کودکان بود و سر که که در هاون مسین در آفتاب چندان میسایند که منعقد میشود .
تنکار . لحام الذهب صناعی او تنکار است و معدنی او در بورق مذکور شد .

لغت نامه دهخدا

لحام الذهب. [ ل ِ مُذْ ذَ هََ ] ( ع اِ مرکب ) تنکار. ( بحر الجواهر ). لحام الذهب ، صناعی او تنکار است و معدنی او در بورق مذکور شد. ( تحفه حکیم مؤمن ). صاحب اختیارات بدیعی گوید: لزاق الذهب گویند و نیکوترین آن معدنی ارمنی بود آنچه معمول بود از بول کودکان بود و سرکه که در هاون مسین در آفتاب چندان میسایند که منعقد میشود و طبیعت آن گرم و خشک و حادّ و قابض و مسخن و معفن بود و لذاع بود نه سخت گوشت بگدازاند و در جراحتهای دشخوار بغایت نافع بود و پاک گرداند و لحام الذهب را تنکار الصاغة خوانند و نه شنجار است و صفت شنجار در شین گفته شد.


کلمات دیگر: