خمیر مایه
مایه خمیر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مایه خمیر. [ ی َ / ی ِ خ َ ] ( اِ مرکب ) خمیر مایه. خمیر ترش شده که به خمیر زنند تخمیر را. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به خمیر مایه شود.
گویش بختیاری
مایه خمیر، خمیر ترشیده.
کلمات دیگر:
مایه خمیر، خمیر ترشیده.