مایعات
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( صفت و اسم ) جمع مایعه ( مایع ) .
لغت نامه دهخدا
مایعات. [ ی ِ ] ( ع ص ، اِ ) چیزهای روان و سیال و گداخته. ( ناظم الاطباء ). ج ِ مایعة مؤنث مایع. و رجوع به مایع شود.
پیشنهاد کاربران
واژه ، لغت و یا کلمه ی maya مایا در فرهنگ واژگان پهلوی به مانای آب آمده است که واژه ی ماء از اربی نیز از همین لغت است، سپس ارب مایا را مایع نوشته و از آن مایعات و. . . را جعل کرده است!
پیرس ( منبع ) : فرهنگ واژه های پهلوی_پارسی، گردآوری از آنام ( = دکتر ) بهرام فره وشی، مکنزی Mackenzie, آتکُتیل دوپِرون Anquetil du perron, ژاله آموزگار، احمد تفضلی، بهرام روشن ضمیر و نیز واژه هایی که در پراپ ( = کتاب ) ایران باستانی حسن پیرنیا تاریخ هرودوت . . . . آمده است. .
پیرس ( منبع ) : فرهنگ واژه های پهلوی_پارسی، گردآوری از آنام ( = دکتر ) بهرام فره وشی، مکنزی Mackenzie, آتکُتیل دوپِرون Anquetil du perron, ژاله آموزگار، احمد تفضلی، بهرام روشن ضمیر و نیز واژه هایی که در پراپ ( = کتاب ) ایران باستانی حسن پیرنیا تاریخ هرودوت . . . . آمده است. .
کلمات دیگر: