کلمه جو
صفحه اصلی

ماهی خوری

فرهنگ فارسی

حماهیخواری

لغت نامه دهخدا

ماهی خوری. [ خوَ / خ ُ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی ماهی خور. ماهیخواری. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به ماهیخور و ماهیخواری و ماهیخوار شود. || ( اِ مرکب ) ظرفی برای نهادن ماهی سرخ شده و پخته بر سفره. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).


کلمات دیگر: