[ویکی فقه] مراد از مهر المثل کابین امثال و اقران و اقارب زوجه است و مراد از امثال زنانی است که از حیث جمال و بکارت و شرف و ثروت و عقل و ادب و حسن تدبیر در منزل و بالاخره کلیه صفات و خصوصیاتی که در مقدار مهر تأثیر دارد نظیر و مانند او باشد.
غرض از اقارب بر حسب قول مشهور نزد امامیه خویشان و بستگان زن از طرفین (پدر و مادر) است.
معیار مهرالمثل
ملاک و معیار در مهر المثل صفات و خصوصیات زن (از قبیل شرافت و جمال و بکارت) و عادت زنان نزدیک وی (مانند مادر و خواهر و عمه و خاله) می باشد.
در کشاف آورد: مراد از «مثل» امثال و نظائر زن از اقوام پدری وی می باشد یعنی معیار و مقیاس عصبات و خویشان پدری است نه مادری.
چنان که عقیده شافعی و نیز احمد و ابو حنیفه (طبق یک روایت) چنین است.
و مالک معتقد است که ملاک در مهر المثل امثال و نظائر زن است اعم از خویشان و بیگانگان.
موارد اثبات مهرالمثل
مهر المثل در موارد متعدد ثابت می شود.
از جمله موردی است که تسمیه صداق فاسد باشد مثل این که خمر یا خنزیر صداق قرار داده شود. در این جا به قول اکثر اهل علم از جمله مالک و شافعی و اصحاب رأی مهر المثل واجب است.
و نیز در صورت تفویض بضع اگر مرد پس از دخول طلاق دهد مهر المثل واجب است.
wikifeqh: عقد دائم است.
مهر المثل یکی از انواع مهریه و به معنای ارزیابی زن برای شناخت مقدار مهریه او است. چنین مهریه ای هنگامی مطرح می شود که در عقد دائم مهر المسمی مشخص نشده و نزدیکی هم صورت گرفته است. برای تعیین آن به زنان هم شأن آن زن مراجعه می شود، یعنی در تعیین مقدار مهر المثل معیارهایی چون جایگاه خانوادگی، زیبایی، سن، بکارت، دارایی و هر ویژگی دیگری که به واسطه آن جایگاه زن متفاوت می شود لحاظ می گردد.