کلمه جو
صفحه اصلی

تسیدن

فرهنگ فارسی

رها کردن حیوان هوای گنده معده را از فرود سوی با آواز

لغت نامه دهخدا

تسیدن. [ ت ِ دَ ] ( مص ) رها کردن حیوان هوای گنده معده را از فرود سوی با آوازی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).گویا لهجه ای در کلمه چُسیدن باشد که بی آواز است.


کلمات دیگر: