ریا و مکر کردن سالوس فروشی کردن
تسلس کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تسلس کردن. [ ت َ س َل ْ ل ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ریا و مکر کردن. سالوس فروشی کردن. سالوسی کردن :
او ندارد خود هنر الا همان
کو تسلس میکند با مردمان.
او ندارد خود هنر الا همان
کو تسلس میکند با مردمان.
مولوی.
و رجوع به تسلس شود.کلمات دیگر: