کلمه جو
صفحه اصلی

تسلخ

فرهنگ فارسی

خراشیده شدن پوست از بیماری و جز آن انسلاخ

لغت نامه دهخدا

تسلخ. [ ت َ س َل ْ ل ُ ] ( ع مص ) خراشیده شدن پوست از بیماری و جز آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || انسلاخ. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجوع به انسلاخ شود.


کلمات دیگر: