کلمه جو
صفحه اصلی

برباره

لغت نامه دهخدا

برباره.[ ب َ رَ / رِ ] ( اِ ) بربار. ( انجمن آرا ) ( برهان ). حجره ای بر بالای حجره ای دیگر. ( شرفنامه منیری ) ( انجمن آرا ) ( برهان ). فروار. بربار و بالاخانه و حجره بالای حجره. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بربار شود. || راهی غیر راه متعارف خانه که از آنجا نیز آمدوشدکنند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به بربار شود.


کلمات دیگر: