کلمه جو
صفحه اصلی

اتلاع

فرهنگ فارسی

پوشیده شدن کار و خبر مرگ کسی بر کسی

لغت نامه دهخدا

اتلاع. [ اِ ] ( ع مص ) گردن بیفراشتن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر ). گردن برافراشتن آهو از جای خود: اتلع الثور من الکناس ؛ سر بیرون کرد گاو از جای باش. || گردن ستیخ کردن. || بلند کردن گردن و برداشتن آن برای دیدن چیزی. گردن کشیدن.

اتلاع. [ اِت ْ ت ِ ] ( ع مص ) پوشیده شدن کار و خبر و مرگ و حیات کسی بر کسی.

اتلاع . [ اِ ] (ع مص ) گردن بیفراشتن . (زوزنی ) (تاج المصادر). گردن برافراشتن آهو از جای خود: اتلع الثور من الکناس ؛ سر بیرون کرد گاو از جای باش . || گردن ستیخ کردن . || بلند کردن گردن و برداشتن آن برای دیدن چیزی . گردن کشیدن .


اتلاع . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) پوشیده شدن کار و خبر و مرگ و حیات کسی بر کسی .



کلمات دیگر: