کلمه جو
صفحه اصلی

نعله

فرهنگ فارسی

کفش و جز آن که پا افزار باشد . آنچه بدان پای را از تماس با زمین حفظ کنند و آن اخص از نعل است . یا زوجه .

لغت نامه دهخدا

( نعلة ) نعلة. [ ن َ ل َ ] ( ع اِ ) کفش و جز آن که پاافزار باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آنچه بدان پای را از تماس با زمین حفظ کنند و آن اخص از نعل است. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). لغتی است در نعل. ( از متن اللغة ). || زوجة. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). رجوع به نعل شود.

نعلة. [ ن َ ل َ ] (ع اِ) کفش و جز آن که پاافزار باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنچه بدان پای را از تماس با زمین حفظ کنند و آن اخص از نعل است . (از اقرب الموارد) (از المنجد). لغتی است در نعل . (از متن اللغة). || زوجة. (اقرب الموارد) (متن اللغة). رجوع به نعل شود.



کلمات دیگر: